تاریخ معلم انسانهاست. (امام خمینی)
مقدمه
در اوایل قرن هفتم ه.ق و دوران حکومت سلطان محمد خوارزمشاه، بهعلت بیکفایتی و عدم تدبیر سلطان حادثهی اُترار رخ داد. در این حادثه فرستادگان و تجار چنگیز مغول توسط فرماندهان خوارزمشاه کشته شده و اموالشان بهغارت برده شد. در پاسخ به این رویداد، چنگیز مغول همراه با پسران و لشگریان خود(از صد و بیستهزار نفر تا دویستوپنجاه هزار نفر) بهایران حمله میکند. این حمله، بهبزرگترین راهپیمایی جنگی تاریخ معروف است.
در این جنگ، سلطان محمد به جزیره آبس فرار میکند و در آنجا از دنیا میرود اما فرزندش سلطان جلالالدین بر خلاف پدرش ایستادگی کرده و با شجاعت بهجنگ ادامه میدهد. علیرغم مقاومت جلالالدین نیروهای مغول پیروز شده و سراسر سرزمین مقدس ایران را تصاحب میکنند.
عوامل گوناگونی را میتوان در این حمله بررسی کرد. بهعنوان مثال مغولها برای فرار از سرمای سرزمین خود یا کشورگشایی یا. دنبال بهانهای برای حمله بهایران بودند.
حکومت مغولها با انواع ظلمها و ستمها در ایران حدود یک قرن بهطول انجامید. در این دوران، هرکس که مقاومت میکرد را نابود کرده و مظاهر تمدنی ایران را با خاک یکسان میکردند. با تهدید و ارعاب مردم را کنترل و مجبور بهاطاعت از خود میکردند. اموال مردم را بهیغما برده و زمینهایشان را بهزور تصرف میکردند و. .
با این حال، ایرانیان توانستند از طریق فرهنگ و مذهب بر آنها غالب گشته و مغولها را با تمدن و دین آشنا کنند. که این خود یک پیروزی برای مسلمین بود و روزنهای برای اضمحلال حکومت مغولان.
مقاومت ایرانیان مسلمان بهخصوص شیعیان، منجر بهپیدایش جنبش و نهضت سربداران شد. ایشان توانستند در منطقهای از ایران حدود نیمقرن حکومت اسلامی تشکیل دهند.
نهضت سربداران در طول تاریخ بعد از خود، سوالات گوناگونی پیرامون خود داشته است که در این تحقیق بهموارد زیر اشاره میشود:
مهمترین علل و عوامل شروع نهضت سربداران چه بوده است؟
بر اساس اولویتبندی، دو کتاب را مختصر مورد بررسی قرار میدهیم:
توضیح تصویر: نقشه پراکندگی قیامهای متاثر از سربداران
اگرچه در طی نیم قرن، حکومت در میان سربداران از فرماندهی عبدالرزاق و وجیهالدین مسعود و دستبهدست گشت و بعد از نیم قرن با خیانت علی موید و استمداد او از تیمور لنگ و ورود دشمن بهسرزمین مقدس ایران، سرانجام حکومت سربداران بهپایان میرسد.
این نهضت اثرات بسیار مطوبی در مقاومت و پایداری ملت ایران در برابر دشمنان چه در عصر خود، در نقاط مختلف ایران مثل مازندران، کرمان، گیلان و و چه در دوران بعد از خود بهجا میگذارد.
مورخین و محققین موضوع الگوگیری ملت ایران از سربداران را تایید میکنند.
بهعنوان مثال، دکتر زرینکوب در اثر تاریخی خود مینویسد:
«اگر شور و هیجان مهارناپذیر این صوفیان نبود الحاق ایران بهقلمرو ازبک یا عثمانی یا تجزیه و یا تقسیم بین حکام سنی عصر نامحتمل نبود. در آنچه بهنقش تشیع و احساسات شدید ضد سنی در تحقق دادن این امر مربوط میشد در قرنهایی نهچندان دور از این ایام، تجربهی نهضت سربداران خراسان.»
خلاصهاینکه اگر کشور ایران توسط ازبکها و امپراطور عثمانی تجزیه یا بهآنها ملحق نشد، نتیجهی قیام صفویان با الگوگیری از قیام سربداران بوده است.
سال ۶۵. گردان حضرت علی اصغر
از چپ: صدیق منفرد. فرمانده شهید حاج حسین اسکندرلو .
آزاده عباسی. بسیجی شیرد.
سال ۶۲ . منطقه جفیر
بچههای ورامین و تعدادی از شهدا از جمله:
شهید آقایی، شهید دبسستاد، شهید حیدر شاهسوند و شهید معاف
سال ۶۳ . منطقه کردستان
سرهنگ پاسدار محمد صدیق منفرد و سعید صدیق منفرد
سال ۶۳. کردستان .
محور تپه ستاره
سال ۶۵ . سد دز
از راست: جانبار جمشید صادقی . شهید نادر قشقایی .
برادر شیرد. جانباز. و صدیق منفرد
سال ۶۵ . گردان حضرت علی اصغر
قبل از عملیات فکه
از چپ: شهید قشقایی . پاسدار تاجیک .صدیق منفرد. برادر صادقی دوست
سال ۶۲. جفیر.
قبل از عملیات خیبر
از راست:
شهید حیدر شاهسوند. شهید صفیاله .
حمید علیزاده. سردار عباس حسینزهی. جانباز رحیم .
حاجآقا توحیدی. شهید دهقان. صدیق منفرد
(دو روز قبل از شهادت شهدای تصویر در عملیات خیبر)
اسفند ۶۲ . گردان حضرت قاسم.
قبل از عملیات خیبر
تابستان سال ۶۰. جبهه کرخه نور
سال ۶۲. منطقه جفیر
رحیم و شهید شاهسوند و.
سال ۶۵. گردان حضرت قاسم
گروهان شهادت
سال ۶۳ . کردستان
پاسدار محمد صدیق منفرد و دکتر مجتبی زروانی
تابستان ۶۰. حمیدیه
بچه های ایذه و حمیدیه
برادر علی ودادی و سعید صدیق منفرد از تهران
کردستان، سقز. محور میرده
از راست:
شهید ایمانی. برادر افضلی. ، دکتر زروانی و صدیق منفرد
شهریور ۶۱. منطقه کرخه نور
کردستان
گردان حضرت علی اصغر، سال ۱۳۶۵
از راست:
رزمنده علی ستوده، آزاده صادقی دوست، شهید حیدر شاهسوند، شهید دهقان، سعید صدیق منفرد، جانباز رحیم
از چپ:
سعید صدیق منفرد، برادر رحیم ، عملیات خیبر، اسفند ۱۳۶۲
اسفند ۱۳۶۲. عملیات خیبر
گروهان شهادت گردان حضرت قاسم
لشکر سیدالشهدا
سد دز - ۱۳۶۲
از راست:
شهید فرهاد علی بیگی، شهید جعفری، شهید ادهم، شهید دهقان، شهید دبس ستاد
رزمنده توحیدی، سعید صدیق منفرد
اسفند ۱۳۶۲. عملیات خیبر
شهید نصراله باریکانی، شهید حیدر شاهسوند، جانباز رحیم و سعید صدیق منفرد
اسفند ۱۳۶۲. عملیات خیبر
از راست:
سعید صدیق منفرد، شهید حیدر شاهسوند، جانباز رحیم ، شهید دهقان
شهدا در قهقه مستانهاشان ودر شادی وصولشان(عندربهم یرزقون)اند.
اسفندماه سال ۹۲ ما را به خاطرات ۳۰ سال پیش در عملیات خیبر(اسفندماه ۶۲) میبرد و سیامین سالگرد شهادت سبکبالان عاشق، شهیدان گرانقدری که از جزیره مجنون به آسمان بال گشودند. یاد و خاطرشان گرامی و هدیه به ارواح طیبهشان صلوات
***
از آنجایی که وبلاگ این حقیر به تصویر یکی از شهدای خیبر مزین گردیده است، لازم دیدم به اختصار زندگینامه برادر عزیزم شهید احمدرضا صدیق منفرد را اشاره و سپس خاطره و یادی کنم از شهیدانی که در خیبر، خداوند توفیق همنشینی با آنها را به این حقیر داد؛ اگر چه از کاروان آن معراجیان همچنان عقب ماندهام.
***
شهید احمدرضا صدیق منفرد
ده ساله بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با بچههای محل از جمله شهیدان سید داود حسینی و مجید بلوچی و جمالی رابطه صمیمی داشت که با سن کم در جریان حرکتهای انقلاب اسلامی شرکت داشت.
در سال ۵۹ این حقیر توفیق داشتم در مدرسه راهنمایی باقرآباد با بچههای محل خاصه بعضی از شهدا تدریس و با روحیه آنها آشنایی خوبی پیدا کنم.
با شروع جنگ و تشکیل پایگاه بسیج، با سن کمی که داشتند جزء نیروهای پای کار پایگاه بودند، به قول مادرم که میگفت:«احمد وقتی با اسلحههای قدیمی مثل برنو به خانه میآمد اسلحه از او بلندتر بود.»
سال ۶۱ احمد نامهای به جبهه برای من فرستاد و تاکید داشت که با علاقه به حوزه علمیه برود که در جواب نامه بنده هم ضمن اشاره به مواردی موافقت و تشویق نمودم. احمدرضا با شهید مجید بلوچی به حوزه علمیه علمالهدی تهران در خیابان خراسان رفتند.
در حوزه جامعالمقدمات را شروع کردند و بعد از مدتی شوق جبهه باعث شد که با دست بردن در شناسنامه به منطقه اعزام بشوند. لازم به ذکراست در سال ۶۱ اولین شهید باقرآباد به نام محمد جواد شفیق تاش در عملیات خرمشهر و سپس در عملیات رمضان ۶۱ شهید رضا علیزاده آسمانی شدند که این امر انگیزه بیشتری در بچههای محل برای اعزام به جبهه ایجاد کرد.
احمد قبل از عملیات خیبر مدتی طولانی را در جبهه کردستان و سپس زمستان سال ۶۲ به منطقه جنوب در دوکوهه به لشگر ۲۷محمدرسولالله(ص) ملحق گردید و با شهید بلوچی به عنوان نیروهای رزمی در گردان کمیل مشغول گردیدند. و سپس در یکی از مراحل عملیات خیبر(اسفند۶۲) شرکت و به درجه رفیع شهادت نائل گشتند.
روحشان شاد.
درباره این سایت